صفحه شخصی ناصر صالحی   
 
نام و نام خانوادگی: ناصر صالحی
استان: سمنان - شهرستان: شاهرود
رشته: کارشناسی عمران
تاریخ عضویت:  1388/12/23
 روزنوشت ها    
 

 من گرفتم تو نگیر بخش عمومی

6

زن گرفتم شدم ای دوست به دام زن اسیر … من گرفتم تو نگیر

چه اسیری که ز دنیا شده ام یکسره سیر … من گرفتم تو نگیر



بود یک وقت مرا با رفقا گردش و سیر … یاد آن روز بخیر

زن مرا کرده میان قفس خانه اسیر … من گرفتم تو نگیر



یاد آن روز که آزاد ز غمها بودم … تک و تنها بودم

زن و فرزند ببستند مرا با زنجیر … من گرفتم تو نگیر



بودم آن روز من از طایفه دّرد کشان … بودم از جمع خوشان

خوشی از دست برون رفت و شدم لات و فقیر … من گرفتم تو نگیر



ای مجرد که بود خوابگهت بستر گرم … بستر راحت و نرم

زن مگیر ؛ ار نه شود خوابگهت لای حصیر … من گرفتم تو نگیر



بنده زن دارم و محکوم به حبس ابدم … مستحق لگدم

چون در این مسئله بود از خود مخلص تقصیر … من گرفتم تو نگیر



من از آن روز که شوهر شده ام خر شده ام … خر همسر شده ام

می دهد یونجه به من جای پنیر … من گرفتم تو نگیر

شعر از ایرج میرزا

دوشنبه 3 خرداد 1389 ساعت 06:57  
 نظرات    
 
محمد صادق جانفشان 08:57 سه شنبه 18 خرداد 1389
1
 محمد صادق  جانفشان
خیلی به حرفاش گوش نده ایرج میرزاست دیگه